سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و به پسرش حسن فرمود : ] پسرکم چیزى از دنیا بجا منه چه آن را براى یکى از دو کس خواهى نهاد : یا مردى که آن را در طاعت خدا به کار برد پس به چیزى که تو بدان بدبخت شده‏اى نیکبخت شود ، و یا مردى که به نافرمانى خدا در آن کار کند و بدانچه تو براى او فراهم کرده‏اى بدبخت شود پس در آن نافرمانى او را یار باشى و هیچ یک از این دو در خور آن نبود که بر خود مقدمش دارى . [ و این گفتار به گونه‏اى دیگر روایت شده است که : ] اما بعد ، آنچه از دنیا در دست توست پیش از تو خداوندانى داشت و پس از تو به دیگرى رسد و تو فراهم آورنده‏اى که براى یکى از دو تن خواهى گذاشت : آن که گرد آورده تو را در طاعت خدا به کار برد پس او بدانچه تو بدبخت شده‏اى خوشبخت شود ، یا آن که آن را در نافرمانى خدا صرف کند پس تو بدانچه براى وى فراهم آورده‏اى بدبخت شوى و هیچ یک از این دو سزاوار نبود که بر خود مقدمش دارى و بر پشت خویش براى او بارى بردارى ، پس براى آن که رفته است آمرزش خدا را امید دار و براى آن که مانده روزى پروردگار . [نهج البلاغه]
امروز: یکشنبه 04 تیر 8

سلام

یه پیشنهاد برای همه وبلاگ نویسا دارم..

خیلی شده که ما در مقابل بزرگترامون ایستادیم و شاید در بعضی مواقع هم به اونها بی احترامی کردیم

بیایید همینجا و تو وبلاگمون از اونها حرف بزنیم ..

ازشون عذر خواهی کنیم..تا اونایی که غرور معذرت خواهی از بابا و مامان دارن کم کم نرم بشن

هر چی تو دلمون داریم بریزیم بیرون..بگیم با اینکه باهاشون لج بازی میکنیم ولی دوستشون داریم..

از دوستانی که رفتارهای محبت آمیزی با بزرگتراشون دارن به وبلاگمون دعوت کنیم..

و یا اونا برامون کامنت بزارن و راهنمایی کنن..

تجربه خیلی خوبه پس باید از اون استفاده کرد

پدر ومادر هر کاری برای بچه هاشون میکنن..ولی ما نمیبینیم ویا اهمیت نمیدیم..

وبلاگ..دوستیه که میتونه در مواقع دلتنگیامون..دلشکستگیمون..مونس درد و دلای ما باشه..

اگه ناراحت شدیم تو خونه..حرفی نزنیم که دیگرانو ناراحت کنیم..

بیاییم بشینیم پای وبلاگمون ..وهمه چیزو بهش بگیم...

مطمئن باشید اونقدر دوست داریم که به کمکمون بیان..

این درد و دلا یه حسنی داره و اینه که:خدا هم صدامونو میشنوه ....کمکمون میکنه...مطمئن باشید.فرشته هایی

هستن که از طرفش.مامور شدن تا اینجا یه وبلاگ باز کنن..میبینه.. میخونه...و کامنت میزاره..

قربون آقام علی برم ...پادشاهی که درد دلشو به چاه نخلستانهای کوفه میگفت..

شاید این چاهها به خاطر اشکهای مولامون..هنوزم پر آبن

ما میخواهیم به اشتباهاتمون اعتراف کنیم و یا بگیم دلمون شکست از اینکه..دوستمون جواب سلاممونو

نداده...

علی دلش شکست که بعد از رحلت پیامبر..در خونشو آتیش زدن.وخانوم فاطمه....

دلش شکست که دید باید فاطمه شو..شبونه و غریبانه دفن کنه...

آسمون بی کسی با من بمون خور شید من       ابر سیاهو پس بزن ستاره ی امید من

 



  • کلمات کلیدی : ووم
  •  نوشته شده توسط مصطفی جلالی علیائی در پنج شنبه 86/1/23 و ساعت 8:36 صبح | نظرات دیگران()
     لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    غم خرید نان در پایین شهر...
    سنگ قبر جالب و متاثرکننده یک دختربچه سرطانی
    توافق ضعیف ژنو در لانه جاسوسی
    پیام علی کریمی به گروهک تروریستی
    صدا و سیمای ایران=گسترش ماهواره
    یادداشت جالب یک ایرانی در پیج ظریف
    معنی « قتیل العبرات » چیست ؟
    زینب (س) چگونه کربلا را در تاریخ زنده نگه داشت؟
    داستان زیبای خیانت
    یک نمونه از هزار..........
    تصاویربیماری ناشناخته محمد امین
    غلامرضا تختی حالا در آمریکا زندگی میکند.
    پسری زیر زمین بود پدر بیل نداشت
    فقر فرهنگی و اجتماعی
    عاشورا در عاشورا...(عکسی درد آور )
    [همه عناوین(117)][عناوین آرشیوشده]

    بالا

    طراح قالب: رضا امین زاده** پارسی بلاگ پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ

    بالا